بازارهای مالی زمان زیادی را صرف نوسان بین محدودهی قیمتی مشخص میکنند و به ندرت از این سطوح بالا و پایین انحراف مییابند. در نهایت، قیمت با عبور از این سطوح (که به سطوح حمایتی و مقاومتی معروف هستند) یا الگوهای قیمتی خاص، از محدودهی نوسان خود خارج میشود. این پدیده در دنیای معاملات به عنوان “شکست” شناخته میشود.
معاملهگران با شناسایی و بهرهگیری از شکستها میتوانند از فرصتهای سودآوری در جهت حرکت قیمت بهرهمند شوند. با این حال، این امر همواره به آسانی امکانپذیر نیست. چرا که گاه قیمت پس از عبور ظاهری از سطح حمایتی یا مقاومتی، مجدداً به محدودهی قبلی خود باز میگردد. این پدیده که به “فریب” یا “شکست کاذب” مشهور است، میتواند برای معاملهگران ناآشنا چالشبرانگیز باشد.
در این مقاله، به بررسی جامع موضوع شکستها و فریبها در معاملات فارکس میپردازیم. ضمن آشنایی با انواع شکستها و روشهای شناسایی آنها، به بررسی راهکارهایی برای تمایز شکستهای واقعی از فریبها و همچنین استراتژیهای معاملاتی مرتبط با این پدیده میپردازیم.
انواع شکستها در فارکس:
به طور کلی، دو نوع شکست در معاملات فارکس وجود دارد:
- شکستهای واقعی: در این نوع شکست، قیمت به طور قاطع از سطح حمایتی یا مقاومتی عبور کرده و به حرکت در جهت جدید ادامه میدهد. شکستهای واقعی غالباً با افزایش حجم معاملات و نوسانات قیمتی همراه هستند.
- شکستهای کاذب: در این نوع شکست، قیمت پس از عبور ظاهری از سطح حمایتی یا مقاومتی، مجدداً به محدودهی قبلی خود باز میگردد. شکستهای کاذب غالباً با حجم معاملات پایین و نوسانات قیمتی محدود همراه هستند.
شناسایی شکستها:
شناسایی شکستها و تمایز آنها از فریبها از جمله مهارتهای کلیدی در معاملات فارکس به شمار میرود. برای این منظور، میتوان از ابزارها و تکنیکهای مختلفی بهره برد، از جمله:
- سطوح حمایتی و مقاومتی: سطوح حمایتی و مقاومتی غالباً نقاطی هستند که قیمت در گذشته در آنها واکنش نشان داده و از آنها برگشته است. شکست این سطوح میتواند نشاندهندهی تمایل بازار به حرکت در جهت جدید باشد.
- الگوهای قیمتی: الگوهای قیمتی، مانند مثلثها، پرچمها و سر و شانهها، میتوانند نشاندهندهی احتمال وقوع شکست در آینده باشند.
- اندیکاتورهای تکنیکال: اندیکاتورهای مختلفی، مانند RSI، استوکاستیک و باندهای بولینگر، میتوانند برای شناسایی شکستها و فریبها مورد استفاده قرار گیرند.
تشخیص شکستهای کاذب:
همانطور که پیشتر اشاره شد، شکستهای کاذب میتوانند برای معاملهگران گمراهکننده باشند. برای تمایز این نوع شکستها از شکستهای واقعی، میتوان از روشهای زیر استفاده کرد:
- حجم معاملات: شکستهای کاذب غالباً با حجم معاملات پایین همراه هستند. در حالی که شکستهای واقعی با افزایش حجم معاملات همراه میشوند.
- نوسانات قیمتی: شکستهای کاذب غالباً با نوسانات قیمتی محدود همراه هستند. در حالی که شکستهای واقعی با افزایش نوسانات قیمتی همراه میشوند.
- تأیید: قبل از ورود به معامله بر اساس شکست، صبر کنید تا قیمت سیگنالهای تأییدی را صادر کند. به عنوان مثال، منتظر بمانید تا قیمت به سطح حمایتی یا مقاومتی قبلی بازگشته و سپس از آن عبور کند.
استراتژیهای معاملاتی:
معاملهگران میتوانند از استراتژیهای مختلفی برای بهرهگیری از شکستها و فریبها در معاملات فارکس استفاده کنند. دو نمونه از این استراتژیها عبارتند از:
- معاملات شکست: در این استراتژی، معاملهگر پس از مشاهدهی شکست واقعی، وارد معامله در جهت حرکت قیمت میشود.
- معاملات فریب: در این استراتژی، معاملهگر پس از مشاهدهی شکست کاذب، در جهت خلاف حرکت قیمت وارد معامله میشود. این استراتژی بر این فرض استوار است که قیمت پس از فریب، به محدودهی قبلی خود بازگشته و در جهت مخالف حرکت میکند.
مدیریت ریسک:
معامله با شکستها و فریبها همواره با ریسک همراه است. برای مدیریت این ریسک، میتوان از اقدامات زیر استفاده کرد:
- استفاده از حد ضرر: حد ضرر دستوری است که به کارگزار دستور میدهد در صورت رسیدن قیمت به سطح مشخصی، معامله را به طور خودکار ببندد. این امر به محدود کردن ضررهای معاملاتی در صورت وقوع شکست کاذب کمک میکند.
- مدیریت سرمایه: معاملهگران باید از حجم معاملاتی متناسب با سرمایه خود استفاده کنند. این امر به جلوگیری از ضررهای سنگین در صورت وقوع معاملات ناموفق کمک میکند.
نتیجهگیری:
شکستها و فریبها از جمله مفاهیم کلیدی در معاملات فارکس هستند. با شناسایی و تمایز این دو پدیده و استفاده از استراتژیهای معاملاتی مناسب، میتوان از فرصتهای سودآوری در بازار بهرهمند شد. با این حال، لازم به ذکر است که معامله با این روشها همواره با ریسک همراه است و به همین دلیل، استفاده از ابزارهای مدیریت ریسک از جمله حد ضرر و مدیریت سرمایه از اهمیت بالایی برخوردار است.
.